همه لرزش ِ دست و دلم از آن بودکه عشق پناهي گردد،پروازی نهگريزگاهي گردد.آی عشق آی عشقچهره ی آبی ات پيدا نيست.□و خنکای مرهمي بر شعله ی زخمينه شور ِ شعله بر سرمای درون.آی عشق آی عشقچهره ی سُرخت پيدا نيست.□غبار ِ تيره ی تسکينيبر حضور ِ وَهنو دنج ِ رهاييبر گريز ِ حضور،سياهي بر آرامش ِ آبيو سبزه ی برگچهبر ارغوانآی عشق آی عشقرنگ ِ آشنايتپيدا نيست. شاملو,هاوار نیوز,هاوارد هیوز,هاوارد هاکس,هاوارد استرن,هواري بومدين,هوارة,هوار هوار,هوارد باسکرویل,هواري بومدين وصدام حسين,هواري عوينات ...ادامه مطلب