هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند.

ساخت وبلاگ
زمانی كه تسلیم باشی؛ تمام هستی از تو حمایت می‌كند هیچ چیز با تو مخالف نخواهد بود، زیرا تو با هیچ چیز مخالف نیستی. خودت را بپذیر؛ هر چه كه هستی حتی اگر نقصی هم داری آن را بپذیر؛ تنها آن هنگام قادری دست از جنگ با خودت برداری و آسوده باشی. زندگی یعنی آموختن صلح. صلح با دیگران نه، با خودت. عشق یك تجربه هست، ولی زبان بسیار مكار است. پس مراقب زبانت باش. سكوت را بر خودت تحمیل نكن. هیچ چیز را برخودت تحمیل نكن. شادی كن؛ آواز بخوان، بگذار ذهنت خسته شود. آنگاه رفته رفته لحظات كوچكی از سكوت و آرامش واردت می‌شود. توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگ‌ترین هنر جهان است.اگر بتوانی دیگری را همانطور كه هست؛ بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو واقعی است.وقتی با عشق به دیگری بنگری؛ او والا می‌گردد و منحصر به فرد. هرگاه عاشق باشی، احساس عجز كامل می‌كنی. درد عشق هم همین است. زیرا تو می‌خواهی هر كاری را برای معشوقت انجام دهی، اما می‌فهمی كه كاری از دستت بر نمی‌آید. اما عشق یعنی همین كه تمام فكرت؛ خدمت به دیگری باشد حتی اگر از عهده‌ات بر نیاید. تو نمی‌توانی انسانی را تصاحب كنی، زیرا او یك شخص است. تصاحب فقط با اشیاء ممكن است. اگر هنوز به دنبال تصاحبی؛ عشق تو شهوت است. اگر نتوانی با معشوقت ساكت بمانی؛ بدان كه هنوز عاشق نشده‌ای. تنها راه كسب عشق؛ از طریق همین عشق میسر می‌شود. هر چه بیشتر ایثار كنی؛ بیشتر می‌گیری. والاترین انسان كسی هست كه با عزمی شكست ناپذیر؛ انتخاب كند. هر موجودی؛ یك سرود الهی است بی همتا؛ منحصر به فرد؛ تكرار نشدنی و غیر قابل مقایسه. اگر بتوانی تماماً و یك دل عشق بورزی؛ از عمق دلت؛ زندگی تو سرشار از شادی و احساس می‌شود نه تنها برای خودت بلكه برای دیگران هم اصلاً تو برای دنیا بركت و نشاط خواهی شد. هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....ادامه مطلب
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : havargaa بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:45

مناجات تاريخ : یکشنبه ۱۳۹۰/۰۹/۲۰ | 10:0 | نویسنده : شاهرخ محمودی مناجات خواجه عبدالله انصاریالهی! تو آنی كه از احاطت اوهام بیرونی، و از ادراك عقل مصونی، نه مُدرَك عیونی، كارساز هر مفتونی، و شادساز هر محزونی، در حكم، بی‌چرا، و در ذات بی‌چند، و در صفات بی‌چونی. الهی! در جلال، رحمانی، در كمال، سبحانی، نه محتاج زمانی، و نه آرزومند مكانی، نه كسی به تو ماند، و نه به كسی مانی، پیداست كه در می هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....ادامه مطلب
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : مناجات, نویسنده : havargaa بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 17:13

  کوچیک که بودیم چه دلای بزرگی داشتیم  بزرگ که شدیم چقدر دلتنگیم کاش همان کودکی بودیم که حرف هایش را از نگاهش میتوان خواند... اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمیفهمد دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم که سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست خدایا ای کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگییم خط کشیدن و نقاشی روی دیوار باشد کاش کوچک بودم تا از ته دل میخندیدم تا مجبور نباشم تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ای کاش هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....ادامه مطلب
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : کودکی, نویسنده : havargaa بازدید : 90 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 17:13

مناجات خواجه عبدالله انصاری الهی! تو آنی كه از احاطت اوهام بیرونی، و از ادراك عقل مصونی، نه مُدرَك عیونی، كارساز هر مفتونی، و شادساز هر محزونی، در حكم، بی‌چرا، و در ذات بی‌چند، و در صفات بی‌چونی. الهی! در جلال، رحمانی، در كمال، سبحانی، نه محتاج زمانی، و نه آرزومند مكانی، نه كسی به تو ماند، و نه به كسی مانی، پیداست كه در میان جانی، بلكه جان زنده به چیزی است كه تو آنی. الهی! یكتای بی‌همتایی، قیّوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفّایی، از شریك مبرّایی، اصل هر دوایی، داروی دلهایی، شاهنشاه فرمانفرمایی، معزّز به تاج كبریایی، هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....ادامه مطلب
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : مناجات شعبانیه,مناجات با خدا,مناجات,مناجات بهایی,مناجات امیرالمومنین,مناجات برای متصاعدین,مناجات ماه رمضان,مناجات محمد معتمدی,مناجات با خدا شعر,مناجات نامه, نویسنده : havargaa بازدید : 211 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 14:43

سر گشته در این بادیه تا چند بپوئیمای کعبه مقصود ترا از که بجوئیمما شیفته باد صبائیم شب و روزباشد که نسیمی ز ریاض تو ببوئیمگر در حرمت محرم اسرار نباشیمباری نه بس است این که گدای سر کوئیمدر دین وفا سجده ما نیست نمازیتا چهره بخون دل آشفته نشوئیمبر هستی ما سنگ فنایی بزن ای عشقچون غرفه بحریم چه محتاج سبوئیمرقص و طرب ما همه از زخم تو باشدکاندر حم چوگان رضای تو چو گوئیمما همچو حسین از غمت آشفته سرشتیممعذور همی دار گر آشفته بگوئیم   ---- منصور حلاج ---- هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....ادامه مطلب
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : حلاج,حلاج شفیعی کدکنی,حلاج الوقت,حلاج بیژن الهی,حلاج که بود,حلاج علی میرفطروس,حلاجی پنبه,حلاج وشانیم,حلاجی در نساجی,حلاج الوقت كلمات, نویسنده : havargaa بازدید : 217 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 14:43

  آه، روح بزرگ !ای آنکه به من حیات بخشیده ای این دعا را بپذیر، دعایی که پیشکش ناقابل من است ، برای شکر گزاری تو  و ادای صادقانه عشقم نسبت به تو   آه ، ای روح بزرگ !که صدایت را در باد می شنوم و نفست به تمامی جهان حیات می بخشد صدایم را بشنو !من به عنوان یکی از بی شمار فرزندانت به سوی تو می آیم من کوچک و ناتوانم و به قدرت و دانایی تو نیازمندباشد که با زیبایی گام بردارم به من چشمانی عطا فرما تا غروب های سرخ و ارغوانی را مشاهده کنم و دستهایی تا آنچه را تو آفریدی حرمت نهم و گوشهایی که برای شنیدن صدای تو هوشیار باشد .مرا دانایی ده تا آنچه را که به فرزندانت تعلیم دا هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....ادامه مطلب
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : نیایش,نیایش شبانه,نیایش با خدا,نیایش صبحگاهی,نیایش زیبا,نیایش میمندی نژاد,نیایش افشردی,نیایش چت,نیایش سیر,نیایش کودکانه, نویسنده : havargaa بازدید : 115 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 14:43

عشق چیست؟
مادر گفت عشق یعنی فرزند.
پدر گفت عشق یعنی همسر.
دخترک گفت عشق یعنی عروسک.
معلم گفت عشق یعنی بچه ها.
خسرو گفت عشق یعنی شیرین.
شیرین گفت عشق یعنی خسرو.
فرهاد گفت: …. ؟
فرهاد هیچ هم نگفت.

هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : عشق,عشق بازی,عشق النساء,عشق ممنوع,عشق ودموع,عشق اجاره ای,عشق من,عشقم,عشق یعنی,عشق ودموع الجزء الثاني, نویسنده : havargaa بازدید : 238 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 14:42

همه لرزش ِ دست و دلم از آن بود
که عشق پناهي گردد،
پروازی نه
گريزگاهي گردد.

آی عشق آی عشق
چهره ی آبی ات پيدا نيست.

و خنکای مرهمي بر شعله ی زخمي
نه شور ِ شعله بر سرمای درون.

آی عشق آی عشق
چهره ی سُرخت پيدا نيست.

غبار ِ تيره ی تسکيني
بر حضور ِ وَهن
و دنج ِ رهايي
بر گريز ِ حضور،

سياهي بر آرامش ِ آبي
و سبزه ی برگچه
بر ارغوان

آی عشق آی عشق
رنگ ِ آشنايت
پيدا نيست.         شاملو

هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....
ما را در سایت هاوار / در نظر بازی ما بی خبران حیرانند. دنبال می کنید

برچسب : هاوار نیوز,هاوارد هیوز,هاوارد هاکس,هاوارد استرن,هواري بومدين,هوارة,هوار هوار,هوارد باسکرویل,هواري بومدين وصدام حسين,هواري عوينات, نویسنده : havargaa بازدید : 96 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 0:53